دیدگاه علامه طباطبایی در مورد امکان علمی وقوع طوفان نوح

پرسش:

دیدگاه علامه طباطبایی در مورد امکان علمی وقوع طوفان در زمان حضرت نوح را لطفا بفرمایید چیست؟ با تشکر

پاسخ:

با سلام و ادب
خدمت شما عرض کنم علامه می فرماید: بحث هاى ژئولوژى که پیرامون این طوفان جهانى شده، نظریه امکان علمی این حادثه وجهانی بودن وقوع آن و عدم مخالفت آن با ظاهر آیات قرآن کریم را به وجه کلى تایید مى کند:


1- سرزمینهاى رسوبى:
در علم ژئولوژى اصطلاح" اراضى رسوبى" به طبقاتى از زمین اطلاق مى شود که رسوبات آبهاى جارى بر روى زمین آنها را پدید آورده مانند دره ها و مسیل ها- سیل راهها- که پوشیده از شن و ماسه مى باشند. علامت رسوبى بودن زمین انباشته شدن سنگ و ریگهاى مدور و کروى شکل بر روى هم است که این سنگها در آغاز قطعاتى دندانه دار و از هر طرف داراى لبه هاى تیز بوده که در اثر حرکت در بستر رودخانه ها و اصطکاک با سنگهاى اطراف، لبه هاى تیزش سائیده شده و گرد و مدور شده اند و آب همه آنها را به نقطه اى دور یا نزدیک حمل کرده که فشارش در آن نقطه کاهش یافته و این سنگها و ریگها در آنجا روى هم انباشته شده اند. و این اراضى رسوبى مختص به دره ها نیست بلکه غالب سرزمینهاى خاکى نیز از این راه تکون یافته اند یعنى از ته نشین شدن سیل هاى گل آلود پدید آمده اند، در حقیقت اینها ریگهاى بسیار ریزى است که از سائیده شدن سنگها با آب سیل مخلوط شده و چون سبک وزن بوده با آب راه افتاده و در نقطه اى روى هم انباشته شده است. دلیل این معنا هم این است که مى بینیم اراضى رسوبى از طبقات مختلفى از ریگ و خاک پوشیده شده در حالى که ترتیب و نظمى در این طبقات به چشم نمى خورد و علت این بى نظمى این است که اولا این طبقات در یک زمان درست نشده و ثانیا مسیر سیلها و آبها همیشه در یک نقطه نبوده و شدت جریان نیز همیشه به یک اندازه نبوده در زمانهاى مختلف نیز، هم مسیر تغییر مى کرده و هم شدت جریان بوده است. با این بیان روشن مى شود که اراضى رسوبى در زمانهاى قدیم مجراى سیل هاى مهیب بوده هر چند که امروز در نقطه بلندى واقع شده باشد و نهر و رودخانه اى از آن عبور نکند. و این اراضى که از جریان آبهاى بسیار زیاد و برخاستن سیل هاى مهیب در آنها حکایت مى کند در اغلب نقاط زمین و از آن جمله اغلب نقاط ایران از قبیل تهران و قزوین و سمنان و سبزوار و یزد و تبریز و کرمان و شیراز و غیر اینها یافت مى شود و بعضى از آنها در مرکز بین النهرین و جنوب آن و در ما وراء النهر و صحراى شام و در هند و جنوب فرانسه و ناحیه شرقى چین و اکثر نقاط آمریکا یافت شده، و ضخامت این طبقه رسوبى در بعضى از نقاط به صدها متر مى رسد هم چنان که در زمین تهران متجاوز از چهارصد متر است.
و این بیان دو نتیجه را دست مى دهد یکى اینکه سطح زمین در عهدى نه چندان دور مجراى سیل هاى مهیب و عظیمى بوده که چه بسا معظم نقاط روى زمین را پوشانده است.
نتیجه دوم اینکه طغیان و طوفان آب- از نظر ضخامت قشر رسوبى در بعضى از اماکن- نه در یک نوبت بوده و نه در یک سال و چند سال، بلکه این حوادث بطور دائم و مکرر در طول صدها سال بوده در هر نوبتى که طوفانى رخ مى داده یا سیلى برمى خاسته یک طبقه رسوبى در محل پدید مى آمده و چون حادثه تمام و فروکش مى شده طبقه اى از خاک روى آن طبقه رسوبى را مى پوشانده باز اگر سیل و طوفانى برخاسته روى آن طبقه خاکى طبقه اى رسوبى به جاى نهاده، و همین طور. و نیز این نتیجه به دست آمد که اختلاف طبقات رسوبى در خردى و درشتى ریگهایش به ما مى فهماند که سیل ها و طوفانها از نظر شدت و ضعف مختلف بوده اند.

 

2- عامل پیدایش قشرها و طبقات ژئولوژى، همان طبقات رسوبى بوده اند:
طبقات رسوبى عادتا باید به شکل افقى پدید آیند چون (وقتى سیلى برخاست در نقطه اى که از حرکت باز مى ماند مواد غیر آبى خود را در آنجا ته نشین کرده و طبقه اى افقى از رسوب پدید مى آورد) لیکن گاهى مى شود که اجزاى متراکم رسوبى در تحت فشارهاى بسیار شدید، فشارى که یا از سمت بالا بر او وارد مى آورد (مانند آبشارهاى بزرگ) و یا در اثر عوامل درونى زمین از پایین بر آن وارد مى شود به تدریج از شکل افقى درآمده و دائره شکل مى شود البته چنین چیزى در زمانهاى کوتاه رخ نمى دهد بلکه وقتى ممکن است رخ دهد که میلیونها سال ادامه یابد. و پیدایش کوه ها و سلسله جبال به هم پیوسته اى که مى بینیم بعضى بر بالاى بعضى دیگر قرارگرفته اند و قله بعضى از آن سلسله سر از زیر آب دریاها در آورده، و کوهستانها را تشکیل داده اند در اثر گذشت سالهایى بس طولانى بوده است.و ما از این مطلب نتیجه مى گیریم که آنچه طبقات رسوبى افقى شکل در روى زمین هست تازه ترین پدیده هاى کره زمین است و دلائل فنى موجود نیز دلالت مى کند بر اینکه عمر این طبقات از ده الى پانزده هزار سال قبل از عصر حاضر تجاوز نمى کند.

 

3- توسعه و گسترش دریاها به علت سرازیر شدن سیلابها به طرف آنها:
پیدایش قشرهاى رسوبى جدید باعث شد که بیشتر دریاها توسعه یافته و زمین هاى اطراف خود را فرا بگیرد، و آب دریاها بالا آمده بیشتر سواحل خود را بپوشاند و نقاط بلندى که در سواحل بوده را از همه اطراف و یا بیشتر اطرافش محاصره نموده آن نقطه مرتفع را به صورت" جزیره و یا شبه جزیره" در آورد. یکى از نمونه هاى این جریان سرزمین بریتانیا است که قبلا به قاره اروپا متصل بوده و بعدها در اثر این جریان از آن قاره جدا شده و بین آن و فرانسه را آب فراگرفته است، و نمونه دیگرش دو قاره اروپا و آفریقا است که به وسیله صحرایى به یکدیگر متصل بودند، صحرا و سرزمینى که اروپا را از ناحیه جنوبش و آفریقا را از ناحیه شمالش به یکدیگر متصل مى کرده ولى بعدها در اثر همین جریان یعنى بالا آمدن آب مدیترانه، آن سرزمین خشک زیر آب رفته و دو قاره اروپا و آفریقا از یکدیگر جدا شدند، و نیز در طرف شمال شرقى مدیترانه و یا جنوب شرقى اروپا، شبه جزیره ایتالیا و جزیره" صقلیه" و" سردینیا" و در سمت جنوب مدیترانه شبه جزیره تونس و جزایرى (کوچک و بزرگ) پدید آمد. و نمونه دیگرش جزائر اندونزى است که از ناحیه" جاوه" و" سوماترا" به جزائر جنوبى ژاپن متصل است و نیز قاره آسیا که از ناحیه جنوب به آن سرزمین متصل بوده و در اثر بالا آمدن اقیانوس هند همه این سرزمین زیر آب رفته و نقاط بلندترش به صورت جزائرى خشک مانده، همه این تحولات در دورانى واقع شده که گفتیم آب دریاها بالا آمده که آن دوران همان دوران وقوع طوفان است. و نمونه چهارمش آمریکاى شمالى است که قبلا به شمال اروپا اتصال داشته اما بعد از حادثه طوفان و بالا آمدن آب دریاها از اروپا جدا شده است.حرکات و تحولات داخلى زمین نیز آثار بسزایى در به راه افتادن آبها و مستقر شدن آن در نقاط گودتر زمین داشته و لذا مى بینیم بعضى از نقاط زمین که در دوران" استیلاى طوفان بر زمین"، دورانى که بیشتر نقاط زمین به صورت دریاچه و دریا درآمد، در زیر آب قرار داشته که رفته رفته آب آن به جاهاى دیگر منتقل شده و آن نقطه خشک شده است، یکى از نمونه هاى این جریان همان جنوب سرزمین خوزستان است که در سابق در زیر آب قرار داشته و دریاى خلیج فارس از آنها به وجود آمده است.

 

4- در عهد طوفان چه عواملى باعث زیاد شدن آبها و شدت عمل آنها شدند؟
شواهدى که در فن ژئولوژى آمده و ما در سابق به بعضى از آنها اشاره نمودیم مؤید این احتمالند که ریزش باران در اوائل دوره حاضر از ادوار حیات بشر که همان دوره وقوع طوفان باشد ریزشى غیر عادى بوده (زیرا ریزش باران بطور عادى، طوفانى پدید نمى آورد که همه کره زمین را غرق کند) و قطعا ریزش باران در آن دوره ناشى از تغیرات جوى مهمى بوده که آن تغیرات نیز بطور قطع، خارق العاده بوده است، یعنى هوا در این دوره بعد از سرمایى شدید نسبتا گرم شده و چون بیشتر نیمکره شمالى پوشیده از برف و یخ بوده احتمال قوى مى رود که همان یخهاى دوره سابق بر این دوره هنوز باقى بوده و در اکثر نقاط منطقه معتدل شمالى در مرتفعات باقى بوده اند و حرارت در سطح زمین در دوره متوالى باعث شده باشد که تحول شدیدى در جو، و انقلاب عظیمى در بالا رفتن بخار آب به جو به وجود بیاید و ابرهایى بسیار متراکم و غیر عادى و هولناک آورده باشد که این ابرها بارانهایى شدید و هولناک و بى سابقه ریخته باشند.و معلوم است که نزول بارانهاى سیل آسا و ادامه داشتن این بارش بر ارتفاعات پوشیده از برف و یخ و مخصوصا بر سلسله جبال جدید الاحداث که در جنوب و مغرب آسیا و جنوب اروپا و شمال آفریقا یعنى سلسله جبال" البرز" و" هیمالیا" و" آلپ" و در مغرب آمریکا چه سیل هاى عظیم و ویرانگرى پدید مى آورد، سیل هایى که سنگ هاى بزرگ را از جاى مى کند و زمین هاى هموار را مى شوید و گود مى کند و گودیهاى زمین را از سنگ و خاک پر مى کند و بالا مى آورد و مسیل هاى جدیدى پدید مى آورد و مسیل هاى قبلى را گودتر و وسیع تر مى سازد، وآنچه از سنگ و شن و ریگ که با خود حمل کرده به صورت پوسته و قشر رسوبى جدیدى پدید مى آورد.
عامل دیگرى که باعث شدت این طوفان و سیل شده و حجم آن را بیشتر کرده این است که همه مى دانیم که در زیر زمین منابعى از آب وجود دارد که پوسته اى رسوبى روى آن را پوشانده و نمى گذارد آن آبها براه بیفتند و معلوم است که وقتى سیلى عظیم آن پوسته را بشوید آبهاى زیر زمینى نیز بیرون آمده و دست به دست سیلها مى دهند و نیروى شکننده آن سیلها را در تخریب و غرق کردن هر چه بر سر راه دارند زیادتر مى کنند. چیزى که هست این است که چون آبهاى زیرزمینى محدود است قهرا با براه افتادنش تمام مى شود و وقتى آسمان از باریدن باز بایستد و طوفان تمام شود، آبها به طرف گودیها یعنى دریاها و زمین هاى گود و منابع خالى شده زیر زمین مى روند و منابع خالى شده زیر زمین به مقدار ظرفیت خود آن آبها را مى مکند.

 

5- نتیجه بحث:
بنا بر آنچه در بحث کلى ما گذشت ما مى توانیم داستانى را که قرآن کریم از خصوصیات طوفان واقع شده در زمان نوح آورده با نتائجى که از این بحث گرفته مى شود تطبیق دهیم نظیر آیه شریفه" ففتحنا أبواب السماء بماء منهمر و فجرنا الأرض عیونا فالتقى الماء على أمر قد قدر" « ما هم (دعاى او را مستجاب کرده و) درهاى آسمان را گشودیم و سیلابى از آسمان فرو ریختیم و در زمین چشمه هایى جارى ساختیم تا آب آسمان و زمین با هم به طوفانى که مقدر و حتمى شده بود اجتماع یافت." سوره قمر، آیه 11 و 12"» و آیه:" حتى إذا جاء أمرنا و فار التنور" و آیه" و قیل یا أرض ابلعی ماءک و یا سماء أقلعی و غیض الماء و قضی الأمر". از جمله مطالبى که مناسب با این مقام است خبرى است که نقل کرده اند که: عده اى از دانشمندان آمریکایى به راهنمایى یک نفر ارتشى ترکیه، در بعضى از قلل جبال آرارات واقع در مشرق ترکیه در ارتفاع 1400 پایى کوه به چند قطعه چوب برخورده اند که به نظر مى رسد قطعاتى از یک کشتى بسیار قدیمى بوده و متلاشى شده و حدس زده اند که عمر بعضى از آن قطعات دو هزار و پانصد سال قبل از میلاد باشد.و موازین باستان شناسى دلالت مى کرده بر اینکه قطعات مذکور قسمتى از یک کشتى اى بوده که حجم آن بالغ بر دو ثلث حجم کشتى" کوئین مارى" انگلیسى بوده و کشتى کوئین مارى هزار و نوزده پا طول و صد و هجده پا عرض داشته، چوبهاى مزبور را از ترکیه به سانفرانسیسکو بردند تا در پیرامون آن تحقیق به عمل آوردند و ببینند آیا با اعتقادى که صاحبان ادیان در باره کشتى نوح (ع) دارند تطبیق مى کند یا خیر.


چھاپیے   ای میل

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location