پرسش:
اين كه ميگويند خوبي و بدي انسانها به ذاتشان مربوط ميشود و از همان بدو تولد معين شده است درست ميباشد؟
پاسخ:
با سلام و ادب
از آيات و روايات استفاده ميشود كه شقاوت ذاتي به اين معني كه لازمه آفرينش انسان باشد و از روز تولد، سرنوشت او را در زندگي معين كند، منتفي است. قرآن مجيد فطرت انسان را پاك و بيآلايش ميداند كه با حس خداشناسي و ميل به ايمان و نفرت از گناه عجين شده است. آن جا كه ميفرمايد:
"خداوند ايمان را محبوب شما ساخت و آن را در دلهايتان بياراست و كفر و گناه و بديها را زشت و نفرتانگيز گردانيد".(1)
به قول حافظ:
اين همه مهر و وفايي كه ميان من و توست
با خود آوردم از آن جا نه به خود بربستم
پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد: "هر نوزادي با فطرت پاك زاييده ميشود و اين پدر و مادرند كه او را يهودي يا نصراني بار ميآورند". (2) البته اين سخنان به معناي آن است كه انسان ذاتاً گرايش به نيكي و خوبي را دارد، نه اين كه خوبي در ذات انسان سرشته شده باشد و انسان قدرت و يا گرايش به انجام كار بد نداشته باشد.
امام علي (ع) ميفرمايد: "دل جوان مانند زميني است كه خالي از هر گياهي ميباشد. هر بذري كه در آن افشانده شود ميپذيرد".(3) اعتقاد به شقاوت و سعادت ذاتي، به جبر منتهي ميشود، زيرا مفهومش آن است كه صاحبان اخلاق بد و خوب قادر به تغيير آن نيستند و بر انجام كار بد يا خوب مجبورند، در حالي كه به نظر قرآن كريم انسان موجودي است مختار. آياتي كه بر ارسال پيامبران و آزمايش انسان و تشويق به تهذيب اخلاق تأكيد دارد، بر اين امر دلالت ميكند.
ممكن است به روايتي از پيامبر (ص) استشهاد شود كه فرمودهاند: "انسان بدبخت در رحم مادر بدبخت است".(4) ولي معناي حديث فوق آن است كه سعادت و شقاوت هر كسي به عوامل موروثي و تربيتي بستگي دارد. (5) البته عوامل مختلف مانند: وراثت و محيط و فرهنگ بر خوب يا بد شدن انسان تأثير ميگذارد اما اراده آدمي حرف آخر را ميزند. و يا به معناي آن است كه خدا از پيش ميداند چه كسي با اختيار خود راه خوب يا بد را انتخاب خواهد كرد.
- حجرات (49)، آيه 7.
- بحارالانوار، ج 2، ص 87.
- نهج البلاغه، نامه 31.
- بحارالانوار، ج 5، ص 9.
- ر. ك: محمد تقي فلسفي، كودك، ج 1.