پرسش:
در اين كه خداوند همه موجودات را خلق كرده است شكي نيست اما خدا چگونه وجود داشته و چگونه نتوانسته به قدرت خلقت خود پيببرد؟
پاسخ:
با سلام و ادب سلامتي، سعادت و موفقيت شما را از درگاه ايزد منان خواستاريم
از ارتباط جنابعالی با سایت طلبه پاسخگو سپاسگزاریم
از كجا متوجه شديد خداوند از ابتدا به قدرت خلقت خود پي نبرده، يعني پيشفرض ذهني شما اين است كه مدتي گذشته و خداوند نميدانسته كه قدرت او چنان است كه ميتواند موجوداتي را خلق كند و بعداً متوجه اين امر شده است! در اين صورت لازمهاش آن است كه علم خدا مطلق نباشد، بلكه محدود باشد، در صورتي كه معتقديم خداوند داراي صفات كمالي نامتناهي و نامحدود است، يعني خداوند داراي علم بينهايت، قدرت بينهايت و... است.
بنابر اين خداوند از ابتدا ميدانسته كه قدرت بر خلق موجودات دارد، ولي لازمه داشتن قدرت، آن نيست كه موجودات را از اوّل خلق كرده باشد. در واقع دايره فعلي كه با اراده انجام ميگيرد، از دائره قدرت محدودتر است، چون قدرت به كاري معلق ميگيرد كه اراده كرده باشد. وقتي اراده كرد، آن چيز تحقق مييابد.
قهراً با اين كه ميتواند انجام دهد [يعني فعلش متعلق قدرت است] و ميتواند انجام ندهد [يعني تركش متعلق قدرت است] ولي اراده به فعل يا ترك تعلق ميگيرد.
بر اين باوريم كه صفات خداوند عين ذات است، يعني چنين نيست كه خدا داراي يك ذات و صفاتي كه جداي از ذات است باشد،كه صرف نظر از اين صفات، خداوند در ذات خود فاقد اين صفات باشد، بلكه صفات خدا چيزي جز ذات او نيست. يك ذات بسيط و تجزيه ناپذير براي خدا هست كه از اين ذات، مفاهيم مختلفي را انتزاع ميكنيم. منشأ همه اين مفاهيم، عقل است كه با ديدگاههاي مختلف و توجه به ذات الهي، اين مفاهيم را به دست ميآورد.
خداوند چون در ازل، علم به ذات خود داشته، علم به تمامي صفات خود نيز داشته، بنابر اين از همان اوّل خداوند علم به قدرت خود بر خلقت موجودات را داشته است.
نكته پاياني: هيچ زماني نبوده است كه در آن زمان خداوند خلقتي نداشته باشد. به تعبير برخي از روايات "خداوند هزار هزار آدم و هزار هزار عالم آفريد كه تو در آخرين آن عوالم قرار داري".(2) فيض خلقت از طرف خداوند هميشه وجود داشته و تمام و كامل است، موجودات هستي براي دريافت اين فيض متفاوتاند: برخي مانند عالم ماده، بايد قابليت و شرايط وجود آنها فراهم شود، تا از طرف خداوند فيض وجود را دريافت نمايند.
- بقره (2) آيه 20.
- بحار الانوار، ج 25، ص 25.