پرسش:
ازدواج صیغه ای و مشکلات و موانع رسیدن به آن چیست؟ چرا اصلا با یک عبارت عربی کار حرام ، حلال می شود؟ چرا پس با عرف جامعه هم خوانی ندارد؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب و احترام
يكى از قوانين اسلامى از ديدگاه مذهب شيعه و تعدادى از اهل سنّت , ازدواج موقت است , در مقابل ازدواج دائم .
ازدواج موقت و دائم در پاره اى از آثار با هم يكى هستند و در قسمتى اختلاف دارند. ازدواج دائم مسئوليت و تكليف بيشترى براى زوجين توليد مى كنداز طرفی برخى از مردان و زنان نمى توا نند اين مسئوليت و تكليف را بپذيرند و مى خواهند آزادتر باشند و زندگى شان متنوع تر باشد. برخى مانند جوانان كه دوران تحصيل را مى گذرانند و يا از وضع مالى خوبى برخوردار نيستند, يا بايد دنبال فساد و فحشا و بى بندوبارى بروند كه به مراتب ضررهايى طاقت فرسا بر آنان و جامعه وارد خواهد شد, و يا بايد با فشارهاى جنسى در بحران هاى شديد روانى و جسمى قرار بگيرند كه آثار سوئى دارد. نیزبرخى از مردان يا زنانى كه همسران خود را به واسطهء طلاق و يا فوت , از دست داده اند و توان و شرايط ازدواج دائم را ندارند و يا گروهى از مردان و يا زنان از غريزهء شهوت فوق العاده اى برخوردارند و زنان آنها نمي تواند نياز غريزي آنها را تأمين كنند , اگر قانون ازدواج موقت با احتساب شرايط و مراعات احكام آن نباشد, لابد بايد دنبال فساد و فحشا بروند! چه اشكال دارد ازدواج موقت كه داراى ضابطه و تحت شرايط است ، در جامعه رواج داشته باشد تا باعث جلوگيرى از بسيارى مفاسد اجتماعى شود و ناهنجارى هاى ناشى از اين مسئله تبديل به هنجار شود؟ چرا بايد دست زنان و مردان را بست و راه را براى بى بندوبارى و فساد باز كرد؟
ممكن است گفته شود ازدواج موقت غالباً با مفاسدى از قبيل بى بندوبارى و هوسرانى همراه مى شود. يا باعث بيمارى هايى مى شود; ولی بايد گفت : اگر ازدواج موقت به صورت قانونى و با حساب و كتاب و با رعایت امور بهداشتی باشد مشکلی پیش نمی آید , ولی اگر این حکم الهی اجرا نشود خواه ناخواه زنا و فساد فراگير مى شود.
اما در مورد این که چرا حتما باید صیغه عقد خوانده شود و به اصطلاح شما با خواندن یک جمله عربی حرامی حلال می شود وجه آن این است که در عرف جوامع بشری برای محکم شدن پیمان ها و تعهدات به نوشتن و شاهد گرفتن و ثبت آن ها اقدام می کرده و می کنند و این کار در اسلام نیز مورد تایید واقع شده لذا سبب محرم شدن زن و مرد ، اجراى عقد ازدواج است و فقط رضايت قلبى كافى نيست اگر چه علاوه بر اجراى صيغه عقد، رضايت قلبى بايد باشد و بدون رضايت، عقد باطل است. بايد در صورت امكان صيغه به زبان عربى اجرا شود. اگر مرد و زن نتوانند صيغه را به عربى صحيح بخوانند، به هر لفظى (مثلاً فارسى) كه صيغه را بخوانند صحيح است ، اما بايد لفظى بگويند كه معنى «زوَّجْتُ و قبلتُ» را بفهماند.(1)
بنابراین دليل لزوم اجراى عقد و عدم كفايت رضايت قلبی تنها آن است كه اوّلاً با اجراى عقد، ازدواج با زنا متمايز مىشود. چون در زنا معمولاً رضايت قلبى بين طرفين وجوددارد.
ثانياً چون ازدواج يك پيمان مهم اجتماعى محسوب ميشود (كه با تحقق آن آثار و نتايج و تعهداتى بر آن مترتب است مانند ارث، نفقه و فرزند) بديهى است كه با به كار بردن لفظ و اجراى عقد در مراسم رسمى، ابهام باقى نمىماند و به راحتى كسى نمىتواند ازدواج را منكر شود. از نظر روانى نيز اجراى عقد، اطمينان قلبى زوجين را بيشتر و نسبت به انجام تعهدات راسختر مى سازد. چون طبق موازين دينى عمل نموده اند، به ازدواج نوعى تقدس بخشيده مى شود و در انسان، التزام به دستورهاى دينى را تقويت مىكند. پاورقي
1. توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 383